English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6320 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
make an exception U استثناء قائل شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
favoritism U استثناء قائل شدن نسبت بکسی
Other Matches
exclusion U استثناء
exceptions U استثناء
exception U استثناء
unexceptionable U استثناء ناپذیر
reservations U قید استثناء
for once U یکبار استثناء
excludable U قابل استثناء
reservation U قید استثناء
as a special exception <adv.> U بطور استثناء
by way of exception U بطور استثناء
just for once U یکبار استثناء
exemption U استثناء بخشودگی
divide exception U استثناء تقسیم
there is no exception to that rule U ان قانون استثناء ندارد
An exception is ... U میان استثناء ... است.
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
teller U قائل
tellers U قائل
disallowing U قائل نشدن
disallowed U قائل نشدن
disallow U قائل نشدن
euhemerism U قائل شدن
discriminator U قائل به تبعیض
ditheist U قائل بدوخدا
disallows U قائل نشدن
valuers U ارزش قائل شونده
forejudge U تبعیض قائل شدن
forjudge U تبعیض قائل شدن
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
valuer U ارزش قائل شونده
discriminates U تبعیض قائل شدن
discriminated U تبعیض قائل شدن
discriminate U تبعیض قائل شدن
price U بها قائل شدن
prices U بها قائل شدن
to d. a distinction U فرقی قائل شدن
dualize U دوتاداشتن از اثنویت قائل شدن
stand in awe of <idiom> U احترام قائل شدن برای
overvaluing U بیش از حد ارزش قائل شدن
preferentially U با قائل شدن حقوق امتیازی
overvalued U بیش از حد ارزش قائل شدن
overvalue U بیش از حد ارزش قائل شدن
valorize U ارزش قائل شدن برای
to make an exception U استثنا کردن یا قائل شدن
overvalues U بیش از حد ارزش قائل شدن
demur U استثنا قائل شدن تاخیر
externalising U واقعیت خارجی قائل شدن
externalizing U واقعیت خارجی قائل شدن
externalizes U واقعیت خارجی قائل شدن
externalized U واقعیت خارجی قائل شدن
externalize U واقعیت خارجی قائل شدن
externalises U واقعیت خارجی قائل شدن
externalised U واقعیت خارجی قائل شدن
demurring U استثنا قائل شدن تاخیر
demurred U استثنا قائل شدن تاخیر
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
demurs U استثنا قائل شدن تاخیر
deification U قائل به الوهیت شخص یاچیزی
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
To set a limit to everything. U برای هر چیزی حدی قائل شدن
to hold somebody in esteem U برای کسی احترام قائل شدن
to tread on somebody's foot <idiom> U برای کسی تبعیض قائل شدن
euhemerize U اساس تاریخی قائل شدن برای
deifying U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deify U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
deifies U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
monolater U قائل بچند خداو پرستنده یکی
deified U پرستیدن مقام الوهیت قائل شدن
specifying U جنبه خاصی قائل شدن برای
specify U جنبه خاصی قائل شدن برای
specifies U جنبه خاصی قائل شدن برای
anthropomorphism U قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
anthropomorphize U جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
prize U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizing U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prizes U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
prized U غنیمت ارزش بسیار قائل شدن مغتنم شمردن
ritualize U رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
nonmonetarists U ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند
universal legacy U وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
differentiating U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiate U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
differentiates U فرق گذاشتن فرق قائل شدن
reprisal U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Recent search history Forum search
1براى خودت ارزش قائل باش
1Any man who does not respect a woman is probably homosexual.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com